ღ♫آبنبات تلـــ×ــ×ـخ ♫ღ

تلــ ـــ ــ ـ ــــــخ تــ ـ×ـ ـر از زنـ ـدگیــــ ــ×ـ ــ چیزیــ ــ ـــ ×چشـ ــ ــیدیـــ ـــ ــ

بــ ــیــــ ـا بگذریـــ ـــ ــــــــــ ـمـــــــــ ــ ـــــــــــــــــ

نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 15:44 توسط من و اون

دســـــــتـت را بـــــــــــه مــــــــن بده...

تـــــــــــــــا

 

از آتـــــــــــــــــــش بـــــــــگــــذریــم...

آنـــــــــــان کـــــــــــه ســــــــــوختند،

هــــــــــــــــمـــــه تــــــــــــنها بـــــودنـــــــــــد...

 

 

[ ]

پـــــایــــــان کــــــــــــار شــــــــــــــــــــاهین نجــــــــــــــــــــــــــــفی!!!

نوشته شده در شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 9:34 توسط من و اون

تحلیل آهنگ جدید شاهین نجفی و علت تحریم وی از طرف جامعه ایرانی

در ادامه مطلب

فقط بیایید یاد بگیریم به مقدسات دیگران توهین نکنیم

نه فقط اسلام ، مقدسات برای افراد مهم هستند لزوما بی احترامی به اونها نشونه ی بی احترامی به انسانهاست.

 

 


ادامه مطلب
[ ]

کـــــــمــــــــک کـــــــــــــمـــــــــــــک کــــــــــــــــمـــــــــــــــــــــک!!!

نوشته شده در جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 18:43 توسط من و اون


یکی بیاد به این خوشجله بگه.........

اخه عخشم داری منو میکشی ها!!!

اخ خدا ملدم.

دو سه ساعته دارم گریه میتونم.

میدونی قضیه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یه کاری کردم بعد حالا ناراحته.

چـــــــــــــــــی گفتی؟؟؟بهش بگم ببخشید؟؟؟

هراز بار بهش گفتم ولی گوش نمیده خب

ولی بازم میگم....

ببخشید

ببخشید

ببخشید

ببخشید

ببخشید

ببخشید

ببخشید

ببخشید

و...

بــــسه؟؟؟؟

تناه دالم دیگه.

تورو خدا یکی کمکم کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنه!!!


=============================================

=======================================

====================

مینا گفت:

آخ بمیره عخشت که این کارو باهت کرد

اما عخشت به من گف اذیتش کردی

گف اعصابشو خط خطی کردی

خب نکن دیگه

اما عخشت بازم میگه ببخشید

گف بگم

 بوص

بوث

 بوس

 

 

[ ]

نگاه تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!!!

نوشته شده در جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 18:41 توسط من و اون

تا فصل روییدن دیگر

به کرشمه باران تو

سیراب میشوم

به حُسن بودن نگاهت

ترو تازه میشوم

چونان باز میرویم

به دشت خشک دلتنگی

که ارامش را

با نگاه تـــــــــــو

یـــاد میگیرم .......

[ ]

روز زن مــ ـ بارکــ ـــــ ــــ ـــــــــــــــــــ ــ ـــــ ــــــــــ

نوشته شده در پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 22:30 توسط من و اون

 

زن جنس عجیـــــبی ست


چشم هایش را که می بنـــــدی ؛


دید دلــــش


بیشتر میشود !
 

دلش را که میشــــکنی ؛


بـــــاران لطافت
 

از چشم هایش سرازیــــــر،
 

انگـــــار
 

درست شده تا روی عشــــق را
 

کــــــم کند !!!

روز زن به همه دخملا مامانا خانوما و عخشا مبارررررررررررررررک

[ ]

صرفا جهتــ ـــــــ ـــ ــ ـ اطلاعــ ـــــــــــ ـ

نوشته شده در سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 18:11 توسط من و اون

دقت کردین امیر جدیدا غمگین آپ میکنه؟؟؟!؟؟؟!!!!!!!

از تو آپ قبلی معلومه...

فک کنم تو حال و هوای عاطفس

بمیرم براش...

همین

[ ]

نـــــــــــــــــه نـــــفرین نــــــمی کنم!!!

نوشته شده در سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 16:10 توسط من و اون

 

 

 

 

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد

 

نخواست او به من خسته بی گمان برسد

 

شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت

 

    

 

 

کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد

 

 

 

 

چه می کنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر

 

 

 

به راحتی کسی از راه ناگهان برسد.....

 

 

 

رها کنی برود از د لت جدا باشد

 

 

 

به آن گه دوست ترش داشته به آن برسد

 

 

 

رها کنی بروند و دوتا پرنده شوند

 

 

 

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد

 

 

 

گلایه ای نکنی بغض خویش را بخوری

 

 

 

که هق هق تو مبادا به گوششان برسد

 

 

 

خدا کند که ...نه نفرین نمی کنم نکند

 

 

 

به او که عاشق او بوده ام زیان برسد

 

 

 

 

خدا کند فقط این عشق ازسرم برود

 

 

 

خدا کند که فقط زود آن زمان برسد

 

 

 

 

 

[ ]

واژه غــــــ ــ ــ ــــــــــــــ ــ ــــــــــ ـــ ـــــــــم!!!

نوشته شده در سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 16:7 توسط من و اون


آنی که از او بوی عدم می آید

 

 

 

هر جا که روم قدم قدم می آید

 

 

 

اَه با چه زبانی به تو گویم ای عشق!

 

 

 

ای واژه ی غم!

 

 

از تو بدم می آید


[ ]

یه عکســ ـــ لورفته دیگهـ ــ ــ ــ ـ ـــــــــــــــ ـ

نوشته شده در یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 18:40 توسط من و اون

 

اوه حالا جوش نیار.

تو که غیرتی نبودی...

[ ]

عکسایــ ــ لو رفته امیر + عاطفه

نوشته شده در جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 20:29 توسط من و اون

بخاطر اینکه همه نتونن عکسا رو ببینن گذاشتم تو ادامه مطلب.

رمزمش=1+1+1+1+1+1

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
رمز 6

ادامه مطلب
[ ]

وصیت نامه بانوی عشق حضرت فاطمه

نوشته شده در پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 16:10 توسط من و اون

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
هذا ما اوصت به فاطمة(سلام الله علیها) بنت رسول الله(صلی الله علیه و آله)اوصت و هی تشهد أن لا إله إلا الله و أن محمد(صلی الله علیه و آله) عبده و رسوله و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور یا علی! انا فاطمة(سلام الله علیها) بنت محمد(صلی الله علیه و آله) زوجنی الله منک لاکون لک فی الدنیا و الآخرة انت أولی بی من غیری حنطنی غسلنی کفنی بالیل و صل علی و ادفنی بالیل و لا تعلم احدا و استودعک الله و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامة .

به نام خداوند بخشنده مهربان
این وصیت نامه فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول(صلی الله علیه و آله) خداست، در حالی که وصیت می کند که شهادت می دهم، خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قیامت فرا خواهد رسید، شکی در آن نیست و خداوند مردگان را زنده وارد محشر می کند. ای علی! من فاطمه(سلام الله علیها) دختر محمد(صلی الله علیه و آله) هستم، خدا مرا به ازدواج تو درآورد، تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری، حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و هیچ کسی را اطلاع نده! تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می فرستم .

[ ]

ما نمک پــ ــــ ــ ـ ــــــرورده ایــــــــــــــــــــــ ــــــــم

نوشته شده در پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 15:56 توسط من و اون

 

 با علی رفتم بقیع اما چه سود  

          هر چه گشتم فاطمه انجا نبود

 

  یا علی قبر پرستویت کجاست       

          ان گل صد برگ خوشبویت کجاست؟

 

  هر چه باشد من نمک پرورده ام       

            دل به عشق فاطمه خوش کرده ام

 

متن وصیت نامه حضرت زهرا (سلام الله علیها)

 

 

گفتمش نقاش را ازغربت ‎زهرا بكش

      ناله كرد و با قلم يك چادر خاكي كشيد

                   

           گفتمش پس غربت زهرا كجاي نقش بود؟

                  گريه كرد و زير چادرغنچه اي پرپر كشيد.

 

 

 

شهادت بانوی بزرگوار اسلام         *                      *                  *                  *

*        *  ،حضرت فاطمه الزهرا(س)،   *         *         *  

   *              *                  *                 *  بر همه مسلمانان تسلیت باد     *             *

[ ]

وختــ ـــ ـــ ــــی هــ ــ ـــــــــــــــ ـای امیـــ ـــ ــ ـــــــر ...

نوشته شده در چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 11:41 توسط من و اون

 

وختی امیرو برق بگیره اگه گفتی چه شکلی میشه؟؟

 

 

وختی تیم مورد علاقش دقایق اول گل بخوره،چه شکلی میشه؟؟

(رنگ کلاشو با رنگ تیم ست کرده)

 

 

وختی میخواد زبون درازی کنه،میدونی چه شکلی میشه؟

 

 

وختی توی تابستون میاد بیرون:(این مورد اثبات شده است)

 

 وختی منو(من=>عاطفه) میبینه:

(امیر:اینو راس گفتی)=(مینا:اینو عاطفه گف بذارم)

 

 

وختی تو راه یزد خوابش میبره:

 

 

وختی هوس آب بازی میکنه:

 

 

وختی بهش میگن میخوایم عکس بگیریم:

 

 

وختی پکره(نکته:این مورد جز همیشه موجود نیس):

 

 

وختی یهویی یه قزوینی میبینه:

 

وختی یهو جو ورش میداره:

وختی چمشک میزنه:(البته زیر پوستی)

 

وختی عصبی میشه:

وختی مرتب غذا میخوره:

وختی جیگر میشه:

(نکته.امیر:این مورد جز همیشه موجود نیس)=(مینا:کی میگه ماست ما ترشه؟؟؟)

 

 

دیدی چی شد؟

یادم رف اینو نشون بدم:

نه نه اون من نیستم.آتفه(عاطفه) است

(امیر:دروغ نگووو.خودتی!!!!)=(مینا:امیر تو ملا عام بوده.همه دیدنتون.دیگه پنهون نکن.عکسات تو نت پخشه)

 

[ ]

بارالـــــــــهــــ ـــ ـــ ـا

نوشته شده در یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 15:13 توسط من و اون

 

بارالها ! شما یه روزهایی حوصله داری ؛ حماسه می آفرینی , فُر اِگزَمپل یه سری رو آفریدی توی امریکا, سواحل کالیفرنیای جنوبی ؛ در خانواده ای به غایت مرفه ؛ قد 2 متر ؛ چشما آبی ؛ پوست برنزه ؛ هیکل ردیف ؛ تفریحش سِرفینگه ؛ پیانو و گیتار و ویالونم میزنه ؛ 5 تا زبان حرف میزنه ! کلاً بزرگترین هیجان زندگیش سورپرایز پارتی هایی بوده که براش گرفتن و ...
یه روز دیگه حوصله نداشتی ... همینجور با گِل اضافیا , یه قبیله آدم بیچاره ساختی , ریختی تو یه کشوری , وسط خاور میانه ... این وضع اینترنتشونه ! اون وضع تفریحشونه ... وسط یه جنگ به دنیا اومدن ... در حین جنگ داخلی بزرگ شدن ... ایشالا دوباره جنگ میشه , تو جنگ دومیه حتماً میمیرن ... حوصله نداری نساز پدر جان , نساز

[ ]

عخش چـــ ـــ ـــ ـــ ـ ـیــ ـه؟!!

نوشته شده در یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 14:25 توسط من و اون

 

شیوانا با دوتن از شاگردانش همراه کاروانی به شهری دور می رفتند. با توجه به مسافت

طولانی راه و دوری مقصد ، طبیعی بود که بسیاری از مردان کاروان بدون همسرانشان و

تنها سفر می کردند و وقتی به استراحتگاهی می رسیدند بعضی از مردان پی

خوشگذرانی می رفتند. همسفران نزدیک شیوانا و شاگردانش دو مرد تاجر بودند که هر

دو اهل دهکده شیوانا بودند. یکی از مردان همیشه برای عیش و خوشگذرانی از بقیه

جدا می شد. اما آن دیگری همراه شیوانا و شاگردانش و بسیاری دیگر از کاروانیان از گروه

جدا نمی شد. یک روز در حین پیاده روی یکی , از شاگردان شیوانا از او سوالی در مورد

معنای واقعی عشق پرسید. همسفر خوشگذران این سوال را شنید و خود را علاقه مند

نشان داد و گفت:” عشق یعنی برخورد من با زندگی! تجربه های شیرین زندگی را

برخودم حرام نمی کنم. همسرم که در دهکده از کارهای من خبر ندارد. تازه اگر

هم توسط شما یا بقیه خبردار شد با خرید هدیه ای او را راضی به چشم پوشی می

کنم. به هر صورت وقتی که به دهکده برگردم او چاره ای جز بخشیدن من ندارد. بنابراین

من از هیچ تجربه لذت بخشی خودم را محروم نکردم و هم با خرید هدایای فراوان عشق

همسرم را حفظ کردم. این می شود معنای واقعی عشق!”

شیوانا رو به شاگرد کرد و گفت:” این دوست ما از یک لحاظ حق دارد. عشق یعنی انجام

کارهایی که محبوب را خوشحال می کند. اما این همه عشق نیست. بلکه چیزی مهم تر

از آن هست که این رفیق دوم ما که در طول سفر به همسر خود وفادار است و حتی در

غیبت او خیانت هم نمی کند، دارد به آن عمل می کند. بیائید از او بپرسیم چرا همچون

همکارش پی عیاشی و عشرت نمی رود؟”

مرد دوم که سربه زیر و پابند اخلاقیات بود تبسمی کرد و گفت:” به نظر من عشق فقط

این نیست که کارهایی که محبوب را خوشایند است انجام دهیم. بلکه معنای آن این

است که از کارهایی که موجب ناراحتی و آزردگی خاطر محبوب می شود دوری جوئیم.

من چون می دانم که انجام حرکتی زشت از سوی من ، حتی اگر همسرم هم خبردار

نشود، می تواند روزی روزگاری موجب آزردگی خاطر او شود و چه بسا این روزی روزگار در

آن دنیا و پس از مرگ باشد، بازهم دلم نمی آید خاطر او را مکدر سازم و به همین خاطر

به عنوان نگهبان امانت او به شدت اصول اخلاقی را در مورد خودم اجرا می کنم و نسبت

به آن سخت گیر هستم. “

شیوانا سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت:” دقیقا این معنای عشق است. مهم

نیست که برای ربودن دل محبوب چقدر از خودت مایه می گذاری و چقدر زحمت می

کشی و چه کارهای متنوعی را انجام می دهی تا خود را برای او دلپذیر سازی

و سمت نگاهش را به سوی خود بگردانی. بلکه عشق یعنی مواظب رفتار و حرکات

خود باشی و عملی مرتکب نشوی که محبوب ناراحت شود. این معنای واقعی دوست

داشتن است.”

 

عشق ساده

[ ]